وکیل پایه یک در حوزه خانواده خانواده

قوانین موجود در حوزه ازدواج،طلاق

وکیل پایه یک در حوزه خانواده خانواده

قوانین موجود در حوزه ازدواج،طلاق

در این وبلاگ در مورد ازدواج،طلاق و موضوعات حقوقی و کیفری دیگر میپردازیم

پیوندهای روزانه

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وکیل طلاق در اراک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

طبق ماده۱۱۹۰قانون مدنی، نفقه اولاد به عهده پدر است و چه، این پدر حضانت را به عهده داشته باشد یا اینکه حضانت بر عهده مادر یا شخص دیگری باشد، پرداخت نفقه فرزند که به طور عمده شامل مسکن، لباس، خوراک و نیازهای درمانی است، به عهده پدر است که در صورت خودداری از پرداخت (با وجود داشتن استطاعت مالی) طبق ماده۶۴۲کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی، جرم بوده و در صورت شکایت ذی‌نفع دادگاه او را به حبس از۳ماه و یک روز تا ۵ماه محکوم می‌کند.

در صورت فوت پدر یا عدم توانایی او در پرداخت مخارج زندگی فرزندش، این تکلیف به عهده پدر بزرگ و جد یا دیگر اجداد پدری است. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری یا عدم توانایی آنها به پرداخت مخارج زندگی فرزند، تکلیف پرداخت نفقه به عهده مادر قرار می‌گیرد. هرگاه مادر هم فوت کند یا قادر به پرداخت مخارج مذکور برای فرزندش نباشد، این تکلیف به عهده ا

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

فردی که مادر است، اگر فوت کند مانند باقی افراد، ارث او بین افراد حاضر در نزدیک‌ترین طبقه (در صورت وجود) که طبقه اول شامل پدر، مادر، اولاد و اولاد اولاد تقسیم می‌شود. و اولاد پسر دو برابر دختر سهم می برند 🔹حال اگر هیچ فردی از طبقه اول این فرد زنده نباشند نوبت به طبقه دوم می‌رسد، و به همین ترتیب پیش می‌رود. 🔸البته باید توجه کنید که اولاد اولاد (نوه‌ها) در واقع قایم مقام فرزندان هستند. 🔺درصورتیکه فرد مثلا یک پدر یا مادر داشته باشد، هنگام فوت و همراهش فرزند زنده‌ای نداشته باشد و به جای آن نوه داشته باشد، نوه‌ها به قائم مقامی از طرف پدر و مادرشان یعنی فرزندان مورث ارث می‌برند.

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

در جامعه ای زندگی میکنیم که هر روزه هزاران پرونده ی حقوقی به دادگاه ها ارجاع داده میشود و همین موضوع نیز باعث شده است تا مردم به خوبی ضرورت مشورت کردن با یک وکیل متخصص را در دعاوی مختلف احساس کنند. مسئله ی بسیار مهمی که وجود دارد آن است که در کلان شهر هایی همچون اراک، نیاز مردم به وکلای حرفه ای و متخصص در زمینه های مختلف بیشتر است. انتخاب وکیل در اراک یکی از دغدغه های افرادی است که نیاز به مشاوره و راهنمایی دارند. حقیقت آن است که انتخاب وکیل جز مسائل بسیار مهمی است که نیاز به آگاهی دارند و در اکثر مواقع به دلیل عدم توجه مردم به این موضوع ممکن است پرونده ها با شکست رو به رو شوند و حق و حقوق بسیاری از افراد در این میان مورد تضییع قرار گیرد. اکنون ممکن است این سوال برای بسیاری از افراد پیش اید که دقیقا باید قبل از انتخاب وکیل در اراک به چه نکاتی توجه داشته باشیم تا بتوانیم درصد موفقیت پرونده های خود را بالا ببریم؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که شما باید در اولین قدم انتخاب وکیل، نوع پرونده ی حقوقی خود و موضوع آن را انتخاب کنید؛ چرا که زمینه ی فعالیت یک وکیل ممکن است متفاوت با دیگر همکارانش باشد و تجربه و تخصص او در زمینه حل و فصل برخی از پرونده های حقوقی بیشتر باشد، مانند پرونده های مربوط به مواد طلاق که عده ی معدودی از وکلا در آن تخصص دارند و پیدا کردن وکیل طلاق در اراک نیاز به تحقیق دارد. شما باید این موضوع را در نظر بگیرید که موضوع پرونده حقوقی خانواده با پرونده ملکی و یا دیگر پرونده ها متفاوت است و مسلما روند دادرسی آنان نیز با یکدیگر تفاوت دارد و یک وکیل نیز ممکن است با توجه به سوابق کاری و مهارتش در حل و فصل برخی از پرونده های حقوقی عملکرد بهتری داشته باشد و شما باید این موضوع را در نظر داشته باشید تا بتوانید در مسیر احقاق حقوق خود قدم بردارید.

انتخاب وکیل در اراک را جدی بگیرید!

موسسه حقوقی دادکوشا(https://dadkoosha.ir)جمعی از وکلای مجرب پایه یک دادگستری با تخصص و تجربه در زمینه پرونده های مرتبط با خانواده (طلاق، طلاق توافقی، مهریه)، دعاوی ملکی گرد هم آمده اند و آماده ارائه خدمات تخصصی اعم از مشاوره حقوقی و قبول وکالت در دعاوی خانوادگی و دعاوی ملکی هستند.

وکیل خانواده در اراک

خانواده یکی از اساسی ترین نهادهای جامعه ی ما به حساب می آید و به همین علت نیز قانونگذار کشور ما با تدوین قوانین مختلف سعی کرده است تا در جهت حمایت از بنیان خانواده قدم بردارد و به همین علت نیز پرونده های طلاق دارای مراحل مختلفی می باشد و بدون انتخاب وکیل اراک نمیتوان به تنهایی مراحل دادرسی آن را پیگیری کرد. وکیل طلاق در اراک کسی است که با تمامی جزییات مربوط به این نوع از پرونده ها آشنایی دارد و میتواند به زوجین کمک کند تا بدون اتلاف وقت و صرف هزینه ی زیاد، هرچه سریعتر مراحل جدایی را طی کنند. در برخی از مواقع نیز برخی از مردم به دنبال انتخاب وکیل خانم در اراک میباشند تا رسیدگی به پرونده های خانواده را به او بسپارند. اما حقیقت آن است که جنسیت یک وکیل هیچ ربطی به عملکرد او ندارد و بهتر است ملاک انتخاب وکیل در اراک را تخصص و تجربه ی کاری او قرار دهید.

وکیل ملکی در اراک

انتخاب وکیل در اراک را جدی بگیرید!

معمولا دعاوی ملکی به سه دسته کیفری، ثبتی و حقوقی تقسیم میشوند. یکی از مهم ترین نکات در هنگام مراجعه به وکیل در آن است که دقت کنید پرونده شما جز پرونده های حقوقی است و باید به دنبال وکیل حقوقی باشید و یا آنکه در دسته بندی پرونده های کیفری قرار میگیرد و مشکل شما توسط وکیل کیفری حل میشود. در برخی از موارد نیز لازم است تا موضوع پرونده شما توسط وکیل شهرداری پیگیری شود و این نوع پرونده ها معمولا به ماده 100 کمیسیون شهرداری مرتبط میباشند. برای آنکه بتوانید در مورد این موضوع اطلاع پیدا کنید به دسته بندی های مختلف پرونده های ملکی اشاره می کنیم:

دعاوی ملکی کیفری

فروش غیر قانونی اموال اشخاص به یک یا چند شاخص دیگر

انتقال منافع ملک غیر به اشخاص دیگر یا خود

تبانی در خصوص خرید و فروش‌ها و معاملات دولتی و ارتکاب فساد در این حوزه

ورود غیرمجاز به ملک غیر

فروش غیر قانونی اموال اشخاص به یک یا چند شاخص دیگر

انتقال منافع ملک غیر به اشخاص دیگر یا خود

تبانی در خصوص خرید و فروش‌ها و معاملات دولتی و ارتکاب فساد در این حوزه

ورود غیرمجاز به ملک غیر

تغییر کاربری اراضی کشاورزی بدون اخذ مجوز از دستگاه‌های ذی ربط

خرید و فروش و معامله معارض

اقدام به خرد کردن املاک و ارتکاب جرم ورود غیر مجاز به ملک سایرین.

دعاوی ثبتی

در خصوص ابطال ساز و کار و مراحل ثبتی

ابطال شدن نظریه ی هیات حل اختلاف اداره ثبت و اسناد کشور

افراز ملک

اجرای ثبت

توقیف عملیات اجرایی در مراحل مختلف کار

ابطال شدن سند رسمی‌به دلایل گوناگون

دعوی ثبت در خصوص ابطال شدن اجرائیه‌‌ی ثبتی

در خصوص ابطال شدن سند مالکیت معارض

دعاوی حقوقی

الزام به فک رهن و سندهای ضمانتی

تعدیل اجاره‌بها

الزام تنظیم سند رسمی‌برای املاک مربوطه

مطالبه سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت

اخذ به شیعه

تعدیل( افزایش یا کاهش) میزان اجاره بها

دعاوی مربوط به درخواست و مطالبه سرقفلی

موضوع تخلیه‌‌ی اماکن تجاری

دعاوی مربوط به تجویز انتقال منافع از شخصی به شخص دیگر.

مطالبه ثمن و الزام به تحویل مبیع

موضوع پرونده حقوقی خانواده با پرونده ملکی و یا دیگر پرونده ها متفاوت است و مسلما روند دادرسی آنان نیز با یکدیگر تفاوت دارد و یک وکیل در اراک نیز ممکن است با توجه به سوابق کاری و مهارتش در حل و فصل برخی از پرونده های حقوقی عملکرد بهتری داشته باشد و شما باید این موضوع را در نظر داشته باشید تا بتوانید در مسیر احقاق حقوق خود قدم بردارید.

وکیل چک در اراک

آیا برای شما نیز تاکنون پیش آمده است که دست چک خود را گم کنید و یا آنکه نتوانید چک خود را در موعد مقرر نقد کنید؟ پرونده های حقوقی مختلفی در زمینه ی چک وجود دارد که ممکن است باعث شود شما به دنبال وکیل خوب در اراک باشید. توجه داشته باشید که پرونده های مربوط به چک در برخی از موارد از حساسیت بسیار بالایی برخوردار هستند و هرگونه کوتاهی در انتخاب وکیل متخصص میتواند باعث تضییع حقوق افراد شود و معمولا در چنین مواردی خسارت های مادی بسیار زیادی به افراد وارد میشود و حتی ممکن است این خسارت های مادی به حدی سنگین باشند که از توان پرداخت فرد خارج باشد و او نتواند این خسارت ها را جبران کند و دچار مجازات های کیفری شود.

برای دریافت وقت مشاوره میتوانید به وبسایت حقوقی دادکوشا مراجعه کنید و یا به شماره 09022508697 تماس بگیرید.

 

منبع: حقوق نیوز

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

در ساختمان ۱۲ واحدی ساکن هستم خودرو خود را در قسمت حیاط ساختمان بدون مزاحمت پارک نموده ۱۱ واحد رضایت دارند فقط یک واحد مخالف هستند تکلیف چیست؟


در تصرفات مادی و غیرحقوقی در مشاعات ساختمان، استفاده و بهره مندی از مال مشاع برای هرگونه دخل و تصرف، نیازمند رضایت ۱۰۰ درصدی تمام صاحبان حق می‌باشد. به عبارتی دیگر، هیچ شریکی بدون اجازه شریک دیگر حق دخل و تصرف مادی در مال مشاع را ندارد.

به عنوان مثال برای دخل و تصرف در قسمت مشاع، اگر ۹۰ درصد از صاحبان حق رضایت دهند، رضایت ۱۰ درصد صاحبان دیگر هم الزامی است. در صورت عدم رضایت آن ۱۰ درصد، به هیچ عنوان امکان دخل و تصرف در قسمت مشاع وجود ندارد.
 

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

استعلام :

چنانچه شخصی مالکیت منافع سرقفلی یا حق کسب و پیشه یک باب مغازه را از مالک به صورت عادی خریداری نماید، لیکن مالک مغازه­های متعددی از جمله مغازه موضوع فروش سرقفلی را در اختیار داشته که هنوز سند تفکیکی برای آنها به صورت جداگانه و مفروزی صادر نشده است، آیا در فرض مذکور مالک منافع یک باب مغازه می­تواند دعوای تفکیک و الزام به تنظیم سند رسمی اجاره نامه نسبت به یک باب مغازه را به طرفیت مالک مطرح نماید؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

نظر به اینکه مستأجر منافع عین مشخص با متراژ و سایر اوصاف مشخص را با علم به مشاع بودن آن با پرداخت سرقفلی خریداری نموده، تقاضای صدور اسناد تفکیکی از ناحیه وی نسبت به ملک مورد اجاره مسموع نمی باشد، زیرا تقاضای صدور اسناد تفکیکی از ناحیه مالک عین قابل طرح می باشد، نه مستأجر که مالک منافع ملک مورد اجاره است. لکن درخصوص الزام موجر به تنظیم سند رسمی اجاره باتوجه به ماده 220 قانون مدنی، عقود متعاملین را به اجراء چیزی که در عقد منعقده بین آنان تصریح شده ومورد توافق قرار گرفته وهمچنین نتایجی که به موجب عرف وعادت ویا قانون از عقد حاصل می گردد، ملزم می نماید ولذا دعوای مستأجر مبنی بر الزام موجر به تنظیم سند رسمی اجاره مسموع می باشد.

برای مطالعه بیشتر به فصل تجارت و فصل اقتصاد مراجعه کنید.

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰


۱. در صورت فوت یکی از ابوین ، حضانت کودک ( صغیر یا محجور ) با والدی که زنده است خواهد بود ، هر چند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده ‌باشد .
✍ مثلاً با فوت پدر ، حضانت طفل با مادر است ، نه پدر بزرگ طفل .

۲. حضانت فرزندانی که پدرشان فوت شده با مادر آن ها است ؛ مگر آنکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادسـتان ، اعطای حضـانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد .

۳. در صورتی‌که پدر و مادر هر دو فوت کرده باشند، حضانت با جد پدری و پس از آن با سایر خویشاوندان طفل بر مبنای ترتیبات ارث است .

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

در صورت فوت یکی از والدین ، حضانت طفل با آنکه زنده است، خواهد بود. به عنوان مثال، با فوت پدر، حضانت طفل با مادر است؛ نه پدربزرگ طفل.
تأکید می‌شود که حضانت فرزندانی که پدرشان فوت کرده، با مادر آنهاست؛ مگر آن که دادگاه به تقاضای ولی قهری (پدربزرگ پدری طفل) یا دادسـتان، اعطای حضـانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.

برای مطالعه قوانین حقوقی میتوانید به وبساییت موسسه حقوقی دادکوشا مراجعه کنید.

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

درعقد نکاح دائم می توان مهر تعیین نکرد یا پس از وقوع عقد بر میزان مهر توافق نمود و عدم تعیین مهر در عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نخواهد بود ولی در عقد نکاح منقطع، مبنای وقوع عقد، تعیین دقیق مهریه هست و عدم تعیین و یا عدم ذکر مهر در ازدواج موقت، موجب بطلان آن خواهد بود.

 

http://keshidan.loxblog.com/

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

ر هنگام عقد قرار داد یا معامله با افراد، میتوانید از امکانات سایت های مرجع زیر، اسناد و مدارک ذیربط در قرارداد را *صحت سنجی و راستی آزمایی* نمایید.



🖍استعلام اهلیت و آخرین وضعیت شرکت: rrk.ir

🖍بررسی صحت وکالتنامه‌های تنظیمی در دفترخانه‌ها: ssaa.ir

🖍بررسی صحت وکالتنامه‌های تنظیمی در کنسولگری یا سفارتخانه‌ها: tak.mfa.ir

🖍صحت‌سنجی اختراع ثبت‌شده و برند تجاری: iripo.ssaa.ir

🖍بررسی اعتبار گواهینامه مالیات بر ارزش افزوده: evat.ir

🖍استعلام صحت اسناد مالکیت: estate.ssaa.ir

🖍بررسی اصالت گوشی موبایل و قاچاق نبودن آن: hamta.ntsw.ir

🖍استعلام سیمکارت تلفن همراه: mobileecount.cra.ir

🖍سامانه استعلام ممنوع‌الخروجی اجرای ثبت: exitban.ssaa.ir

🖍استعلام وضعیت اعتبار چک صیادی: https://www.cbi.ir/EstelamSayad/19689.aspx

🖍استعلام صحت کدپستی: epostcode.post.ir

  • آقای وکیل
  • ۰
  • ۰

 

 

در حقود فرانسه ماد ای ماننه یا مشابه مادة 573 م مدا را نمدی .د.آ.د تدوان در قدانون جهیده آیدین  دادرسی این کشور مشاهه کرد، اما در مقابل با محهومی وسیع »بده ندام تحرید نوشدته یدا سدنه «  »ccrtt ��d uuuroooon nnn »مواجهیم که نهفقط قراردادهای مکتوب، بلکه هر ونه سنه یا نوشتهای با  هر محتوایی را که به نوعی مرتبط با موضوع دعوی باشه، دربرمی یرد.  

تحری سنه یا نوشته از جمله مواردی است که زمینة نق رای توسط دیوان عدالی کشدور را  فراهم کرد است و بهعبارتی یکی از جهات فرجام . آیه خواهی به حساب می مدهاد تحری سدنه  یا نوشته زمانی محقر میشود که داد ا ماهوی محهومی یرقابل قبول را بر محاد صدریح نوشدته یدا  

سنه مرتبط با دعوی بار کنه و با متوسلشهن بده تحسدیر، آن را تحرید کدرد باشده ک شدرب ید .  

  

 

)منهرج در یک سنه( نیز هنگامی صریح و قاطع محسوب می شود که صدرفاً بتدوان یدک برداشدت  واحه را از آن به عمل آورد و قابل برداشتهای متحاوت نباشده )441.p, 2007, Couchez )و همدة  خواننه ان صرفاً یک محهوم و معنا را از آن برداشت کنه و بهعبارتی احتیداج بده تحسدیر نهاشد ته و  خواننه در خوانهن سنه لحظهای را صرف تحسیر نکرد و در این زمینه درن نکننه، با ایدن حدال  داد ا ماهوی به سراغ تحسیر متن رفته است و برداشتی یرواقعی را از آن ارائه دهه. پس در جایی  که همه یا بیشهایی از یک متن خود بهوضوح »مبهم« باشه و داد ا دست به تحسیر آن، با توجده  به اصول و قواعه تحسیر زد باشه، روشن است دیوان عالی کشور نمیتوانه بده تحسدیر ارائده شده  توسط داد ا بهوی ایراد رفته و امر مبهم را محیه معنای دیگری بهانه. البته چهبسا یدک بیدش از  متن منهرج در سنه، بهخودیخود مبهم نبود ، اما بهعلت وجود بیدش دیگدری از سدنه کده بدا آن  بیش یر قابل جمع است، حالت ابهام به خود رفته باشه.  

پس توسل به اعتران « تحری سنه» در حقود فرانسه در جایی مددهاد دارد کده محداد سدنه  آنقهر صریح و متقن باشه که جای هیچ ونه برداشت متحاوتی را باز نگذاشته باشده، بدا ایدن حدال  داد ا ماهوی دست به تحری سنه زد و اجتهاد بر خالف نص کرد باشه. بنابراین، در جایی که  محاد سنه مجهول است، امکان منتحعشهن از چنین اعتراضی در مرحلة فرجدام منتحدی خواهده بدود  )400.p, 1976, Vincent ،)همچنین، اعتران »تحری سنه« میتص به اسناد و بهطور کلدی نوشدته  بود و شامل مواردی که داد ا ماهوی اعمال و حداالت و بده طدور کلدی عناصدر موضدوعی یدر  مکتوب را تحسیر کرد است، نیواهه شه. زیرا رفتارها و اعمال فاقه شحافیت الزم بدرای برداشدت  یکسان است. شایان ذکر است، نهاد »اعتران تحری سنه« هر چنه در متن قانون جهیده و قدهیم  آ.د.م. فرانسه به نحو صریح بیان نشه است و ریشة آن به رأیدی کده در 13 آوریدل 137 توسدط  دیوان عالی صادر شه است، باز شت میکنه )114.p, 2008, Capitan .)اما همدوار رویدة قضدایی  این کشور به آن پایبنه بود و در صورت احراز این امر توسدط دیدوان عدالی کشدور، هدیچ ونده  

تردیهی در زمینة ضرورت نق رأی ابراز نشه است )712.p, 2010, Guinchard.) در حقود لبنان نیز، قانون ذار این کشور در مادة 703 اصول محاکمات حقوقی و در بنه این 9

ورود دیوان عالی کشور به امور ماهوی 

ماد ، یکی از جهات نق رأی در مرحلة فرجام را جایی دانسته است که داد دا صدادرکننهة رأی  اموری را برخالف واقعیت از مطالب یادشه در اسناد مربوب به دعوی برداشت کدرد یدا اسدناد و  مهارک مستنه دعوی را برخالف نص صریح و واضح آن مسدتنهات تحسدیر کنده الحجدار، ) 001 ،  ص901 ، )که ظاهراً چنین امری عیناً از نظام حقدوقی فرانسده بده قدانون جهیده اصدول محاکمدات  حقوقی این کشور وارد شه است. همین وضعیت را در حقود مدر نیز شداههیم و در مدادة 931 اصول محاکمات حقوقی این کشور تحسیر برخالف نص صریح و واضح یک سنه، از جمله اسباب  نق رأی در مرحلة فرجام محسوب شه است ضی ، ) 1666 ،ص11 .)  

 تبیین نظریه 

با مقایسة وضعیت سیستمهای حقوقی یادشه با نظام حقوقی ایران به این نتیجه مدی رسدیم کده در  قوانین و رویة قضایی آن کشورها تحسیر خالف واقع محداد یدک سدنه یدا نوشدته، بدرخالف نظدام  حقوقی ما، میتص به اسناد و نوشتههای حاوی قرارداد نشه است همدان ) طدور کده در مدادة 573 .د.آ.د م بیان شه است( و شامل هر سنه و نوشتهای که با موضوع دعوی در ارتباب باشده، خواهده  شه اعم از متن ق. ) رارداد، نظریة کارشناسدی، قدانون خدارجی و جدز آن ( و مشدیص نیسدت چدرا   قانون ذار ما اصرار داشته است تا تحسیر برخالف حقیقت حتماً بایه در ارتباب با نوشتهها و اسدناد  مرتبط با قرارداد باشه .  

در هر حال، مسلم است در اکثر کشورهای زیرمجموعة حقود نوشته رومی ) ˚ تحسدیر ( ژرمنی  برخالف واقع یک سنه یا نوشته، به شرطی که متن سنه واضح و روشدن و یدر قابدل تحسدیرهای  متحاوت باشه، از جمله اسباب نق رأی در مرحلة فرجامخواهی محسوب شه است نقطة بسیار .  بارز و پررنگی که در همة این سیستمهای حقوقی وجود دارد آن است که سنه یا نوشته مدرتبط بدا  دعوی بایه کامالً واضح و روشن باشه، تا بهین وسیله امکان هر ونه تحسیر متحاوتی را منتحدی کنده  و ا ر شیوة نگارش نوشته یا سنه به نحوی باشه که طرح ةزمین حهاقل دو تحسیر را ، نمایده فدراهم  تحسیر آن و انتیاب تحسیر مناسب از جمله اختیارات داد ا مداهوی اسدت و دیدوان عدالی کشدور   نمیتوانه رأی صادر را بهین دلیل که با تحسیر منتیب وی میال است، نق کنه حال، ما با دو . 

 

داد یا امر پذیرفتهشه مواجهیم، از یک طرف مطالعة تارییی نهاد دیوان عالی کشور در نظدا هدای م »طور اههاف حقوقی و همین از لحاظ منطقی توجیه « شهة کنده کده آن، ما را بهین سمت ههایت می کارکرد دیوان عالی کشور را بایه به نظارت بر شدیوة نگدرش و برداشدت محداکم مداهوی از امدور  حکمی موجود در نظام حقوقی محهود کرد و تا حه ممکن از ورود این مرجع به بررسدی مجدهد  عناصر موضوعی جلو یری کنیم و از سویی دیگر، ما در اکثدر سیسدتم هدای حقدوقی بدا مقدرر ای  مواجهیم که به موجب آن، ا ر داد ا ماهوی در تحسیر محاد صریح اسناد و نوشدته هدای مدرتبط بدا  موضوع دعوی مرتکب تحری و برداشت برخالف نص شه باشه، دیوان عالی کشدور مدی توانده   ر م آنکه این علی مسئله کامالً مرتبط با عناصر موضوعی یک دعواست، رأی را نق کنه حال بدا .  توجه به این دو دادة ثابت، چگونه میتوان دادة دوم را با دادة اول جمع کرد و ا در وظیحدة دیدوان  نظارت بر امور حکمی است، چگونه در اکثر کشورها اجازة ورود دیوان به محتویات سنه که امری  موضوعی بود ، داد شه است به نظر میرسه در این زمینه نیز بایه قائل به توجیهی شویم کده در  ارتباب با مبحث نق رأی بهعلت ایرادات مربوب به ادلة اثبات دعوی بیان شه. توضیح آنکده هدر  چنه وظیحة دیوان عالی کشور بهطور عمه باز شت به مسائل حکمی دعدوی و نحدوة برداشدت و   تحسیر داد ا از امور حکمی حاکم بر یک پرونه دارد، چهبسا دیوان عالی کشور بهون آنکده خدود  را در بررسی امور موضوعی دعوی در یر کنه، با اشتباهات فاحشی مواجه شود که ایدن اشدتباهات  به نحوی واضح و روشن باشه که جای هیچ ونه شک و شبههای مبنی بر خطای رأی صدادر بدر  حال . نگذاردجای هر چنه دیوان هیچ ونه ورود واقعی در امور موضوعی دعوی نکرد اسدت،ا بدا  نگاهی ذرا به محتویات پرونه برای بررسی امور حکمی نیز میتوان به این اشتباهات پی برد در .  چنین حالتی رچه ههف رسیه ی دیوان عالی کشدور کشد اشدتباهات مربدوب بده حدوزة امدور  حکمی پرونه بود است، نم توانه با بی ی تحاوتی از اشتباهات موجود در زمیندة عناصدر موضدوعی  پرونه بگذرد و رأیی را تأییه کنه که عالم به وجود اشتباهات موضدوعی فداحش در آن اسدت در .  مسئله مورد بحث ما نیز دیوان عالی کشور به نحو عمیر و همرا با تأمل وارد در بررسی محتویات  اسناد و مهارک مرتبط با موضوع دعوی نمی شود، بلکه با یک نگا دذرا و سدطحی بده محتویدات 

ورود دیوان عالی کشور به امور ماهوی 

پرونه ، پی به وجود اشتباهات فاحش موجود در پرونه بدرد و نمدی تدوان در چندین حدالتی ایدن  مرجع را مکل کنه، با توجه به آنکه اشتبا موجود مربوب به عناصدر موضدوعی دعواسدت، آن را  نادیه در نظر رفته و صرفاً به دنبال کش ایرادات حکمی پرونه باشه قانون. ذاران نیز در زمینة  اشتباهات مربوب به تحسیر اسناد و مهارک که عداملی بدرای نقد رأی در مرحلدة فرجدام قلمدهاد  میشود، تدریح ک رد انه که محاد نوشته یا سنه بایه کامالً صریح و روشن بود و قابلیت هر ونده  برداشت دیگری را نهاشته باشه، زیرا در صورتی که سدنه و نوشدته هدر چنده بده صدورت اندهک،  

محتاج تحسیر باشه و به توان از دیوان ناچار پای تحسیرهای ونا ون را به پرونه بکشانه، دیگر نمی  نق حکم بهعلت تحسیر اشتبا داد ا ماهوی را خواستار شه و هر چنده داد دا صدادرکننهة رأی  در تحسیر سنه یا نوشته تحسیری دور از ذهن را نیز انتیاب کرد باشده، امدا ورود دیدوان در زمیندة  نوع تحسیر انتیابشه توسط داد ا ماهوی و سنجش آن و کش تحسیر صدحیح، خدود مسدتلزم  ورود این نهاد به عمر امور موضوعی و دور و تححدص در ایدن زمینده اسدت، زیدرا ایدن مرجدع   نمیتوانه در یک نگا ذرا ادعا کنه که داد دا در تحسدیر سدنه یدا نوشدته دچدار اشدتبا قداطع و  انکارنشهنی شه است و ورود دیوان در جزئیات امور موضوعی برای کش تحسیر درست سنه یدا  نوشته نیز امری است که خالف ساختار و اههاف بنیادین این نهاد تلقی میشود. پس دیدوان عدالی   کشور نمیتوانه با تمسک به چنین اختیاری خود را در یر در سنجش تحاسیر اسنادی کنه کده یدک  ابهام درونی دارد، ا رچه برخی نویسنه ان مشهور آیین دادرسی مهنی، توجه حهاقلی دیوان عدالی  کشور به امور موضوعی پرونه را نیز خالف قواعه حاکم بر کارکردهای آرمانی ایدن نهداد قضدایی  )انده دانسته و در این زمینده انتقداد کدرد 235.p, 2001, Jolowicz )و هدر چنده ایدن انتقدادات نیدز  بنمایههای عمیر دارد و توأم با شناخت تحلیلی از مسائل بنیادین آیین دادرسی است، اما در مقابل  مگر میتوان از مراجع نظارتی )خوا دیوان عالی کشور و خوا سایر مراجع( انتظار داشدت رأی را  تأییه کننه که اشتبا موجود در رأی، هرچنه در حوزة نظارتی آنان نیست امدا بده قدهری مشدهود و  بارز است که تأییه رأی صادر در این وضعیت بده معندای وجدهان خدود را بده خدواب زدن تلقدی  خواهه شه. 

 

پس از بیان توضیحات یادشه ، به نظر میرسه مادة 573. د.آ.د م را از این نظر میتوان منطقدی  و موجه دانست که اختیار نق آرایی را که داد ا نسبت به اسناد مربوب به قرارداد موضوع دعوی  مرتکب تحسیری کامالً خالف متن صریح و واضح آن اسناد شه ، به دیوان عالی کشور اعطا کدرد  است، اما از نظر دیگر میتوان بر محهودة مضیر و محدهود آن خدرد رفدت، زیدرا مدوارد اشدتبا  داد ا در تحسی ر اسناد را، همانطور که حته شه، میتص بده مدواردی کدرد اسدت کده پدای یدک  قرارداد در میان بود و ظاهراً اجرای آن را در سایر اسناد روا نهانسته است، حتی برخی نویسنه ان  

1

فرجامخواهی، نبایه اجازة نق آرا را  

 نیز قائل به آن شه انه که با توجه به ویژ ی فود بودن العاد  

در سایر مواردی که داد ا ماهوی در زمینة اسناد مربوب به موضوع دعوی )بهجز موارد مدرتبط بدا  قرارداد( مرتکب تحسیر برخالف نص صریح و متقن اسدناد و نوشدته هدا شده باشده، صدادر کدرد  )صهرزاد افشار، 1571 ،ص33 .)البته برخی نویسنه ان بهطدور کدل تحسدیر سدنه را میدتص بده  دعاوی قراردادی دانسته است و در سدایر دعداوی تحسدیر سدنه منشدأ دعدوی را موضدوعاً منتحدی  دانستهانه )ابهالی، 1533 ،ص33 و 36 ،) اما از یک طرف این ماد مربدوب بده جدایی اسدت کده  دعوی ناشی از قرارداد باشه، نه آنکه منشأ دعوی به سنه باز شت کنده، زیدرا در جدایی کده منشدأ  دعوی به سنه باز شت میکنه، معموالً اختالف طرفین بر سر اصالت، مجعدول یدا میدهوش بدودن  سنه مطرح است در حالی که قرارداد ماهیتی اعتباری داشته و سنه صرفاً اثباتکنندهة وجدود آن در  عالم خارج است و در دعاوی ناشی از قرارداد، اختالف طرفین به نحوة اجدرای قدرارداد و حدهود  حقود و تعههات طرفین باز شت میکنه. از طرف دیگر، در بسیاری از دعداوی یرقدراردادی نیدز  اسنادی را در زمینة دعوی میتوان مشاهه کرد که داد ا چهبسا به تحسدیر آن پرداختده باشده کده  برای مثال میتوان به نظر صادرة کارشناس رسمی داد سدتری در دعدوی خسدارات یرقدراردادی،  اسناد پیوست و ضمیمة کاالهای مدرفی در دعاوی ناشی از عیب تولیه، اساسنامه و آییننامده هدای  داخلی شرکتهای تجاری در دعاوی بین سهامهاران و شرکا ، متن وصیتنامه )ا در آن را قدرارداد  

  

 

( نهانیم و ایقاعات و جز آن . اشار کرد بر این اساس، به نظر ما با توجه به فلسدحه ای کده در وضدع  ای موج چنین مقرر ود بود است که به موجب آن قانون دذار در پدی اعطدای اختیدار نقد آرای  حاوی اشتباهات بارز موضوعی به دیوان عالی کشور است و از طرفی نمدی تدوان بده دیدوان عدالی  کشور حکم کرد که به آرایی را که حاوی اشتباهات فاحش اسدت، تأییده کننده، تحسدیر اسدناد در  

دعاوی قراردادی موضوعیت نهارد و بهتر بود قانون دذاران، مدادة ذار ما نیز ماننه سایر قانون 573 .د.آ.د م را در بر یرنهة هر ونه سنه و نوشتهای که به نوعی بر تدمیم داد دا مداثر بدود اسدت،  می . دانست در پاسخ به این ایراد که این نظریه برخالف ویژ ی فود العاد بدودن اعتدران فرجدامی  

 توان است نیز می اینچنین پاسخ داد که هر چنه فرجامخواهی را در کنار اعدادة دادرسدی بده عندوان  یکی از طرد فودالعادة اعتران به آرای داد ا بنهی می ها طبقه کننه، اما بایه به تحاوت ظریحی کده  بین این دو روش اعتران موجود است، هموار توجه کرد. توضیح آنکده اعد ادة دادرسدی روشدی   استثنایی در دادرسی مهنی است و بهطور عمه ، ناظر به کش وقایعی پس از صدهور رأی داد دا  

است، که در کمتر دعوایی مجال حضور مییابه، در حالی که فرجدام خدواهی از جملده روشهدای  اعتراضی است که طرفین دعوی در الب موارد قادر به به . کار یری آننه پس در تحسیر کارکرد این   دو نهاد دادرسی مهنی نیز بایه این وجه تمایز را در نظر رفت و از همین روسدت کده در مرحلدة  

شود، ا ر چده فرجام، در صورت وجود یکی از موجبات نق ، رأی مورد تقاضای فرجام نق می  فرجامخوا به آن دلیل که مورد نق قرار رفته است، استناد نکرد باشه مدادة ) 577 ، در (م.د.آ.د  حالی که در اعا دة دادرسی بهجز آنچه در دادخواست اعادة دادرسی بیان شه است، جهت دیگدری  مادة ) یرد مورد رسیه ی قرار نمی 359 م.د.آ.د (. 

 پس نمیتوان به صرف اینکه هر دو ایدن هدا روش ی اعتدران بده صدورت کالسدیک در یدک   یرنه، تحاوت ی قرار میبنه دسته های میان این دو را کنار ذاشت و نهیه . انگاشت بنابراین، نظریة  کش تدادفی خطا را نمیتوان به مرحلة اعادة دادرسی نیز سرایت داد .  

 نتیجه  

با بررسی وضعیت موجود حاکم بر کارکردهای دیدوان عدالی کشدور در نظدام حقدوقی کشدورهای 

 

میتل ، بایه با نظر آن دسته از نویسنه ان همهاستان شه که قائل به وجود مواردی معارن یدا بدا  نگاهی خوشبینانه »بیربط در رسیه ی« های فرجامی شه انه. ههف اصلی و بنیادین تأسیس دیدوان   نظارت» بر اجرای صحیح قوانین و همین بدود « هدای مداهوی طور ایجاد وحهت رویه بدین داد دا  است و اصوالً دیوان نبایه با رویکرد بررسی موضوعی به پرونه ورود کنه، اما به هر ترتیب بدرای  فهم امر حکمی اعمالشه توسط داد ا ماهوی، نا زیر به تورد پرونه است و ا ر در ایدن راسدتا  اشتباهی را کش کنه که این اشتبا از وضوح و بهاهت یر قابل کتمانی برخدوردار بدود اسدت و  در رأی داد ا ماثر واقع شه باشه، دیوان عالی کشور میتوانه رأی را نق کنه حتی ا در اشدتبا   صورتپذیرفته کامالً مرتبط با عناصر موضوعی پرونه یدا ادلدة اثبدات دعدوی باشده در حقیقدت، .  دیوان عالی کشور نبایه به دنبال کش خودخواستة اشتباهات موضوعی پرونه باشده و هدر ونده  تعمر و تحقیقی در این زمینه جایز نیست، اما ا ر به تدوان طور تدادفی اشتباهی کشد شده، نمدی  انتظار داشت دیوان عالی کشور این اشتبا را نادیه انگاشته و از کنار آن بهراحتی عبور کنه س از پ.  یک طرف نبایه مقرر ای وضع کرد به موجب آن جواز ورود دیوان عالی کشدور بده بررسدی امدور  موضوعی صادر شود و از طرف دیگر نبایه دیوان عالی کشور را در کش تدادفی خطای مربدوب  امور موضوعی پرونه به موارد خاصی محهود کرد. قانون آیین دادرسدی مدا متأسدحانه بدر خدالف  چنین معی اری موضع یری کرد است و از یک طرف در مواد 573 و 573 بستر مناسبی برای ورود  دیوان عالی کشور در امور موضوعی را فراهم کرد است و از طرف دیگر، به موجب همدین مدواد  ظاهراً ورود دیوان عالی کشور را صرفاً در همین دو حوز مجاز دانسته است و مشیص نیست ا ر  دیوان در سایر موارد با خطای آشکاری از سوی داد ا ماهوی مواجه شه و ایدن خطدا مربدوب بده  امور موضوعی باشه، چگونه بایه با آن برخورد کرد! پیشنهاد ما این است که مواد یادشه حدذف و   مقرر ای وضع شود که به موجب آن »چنانچه دیوان عالی کشور در بررسی پرونه به نحو تدادفی  با اشتبا یا اشتباهاتی مواجه ردد که ناظر به امدور موضدوعی و ادلدة اثبدات پرونده بدود و ایدن  اشتباهات در رأی داد ا ماهوی ماثر واقع ردیه باشه، دیوان میتوانده بده نقد رأی و ارجداع  پرونه به شعبه هم عرن اقهام کنه . « البته در زمینة تدادفیبودن کش خطا شایه نتوان بده معیدار 

ورود دیوان عالی کشور به امور ماهوی 

روشن و دقیقی دست یافت و این امر به پیشزمینة فکری قضات دیوان عالی کشور وابسته است و  آناننه که بایه در عمل با رویکرد بررسی ریزبینانه ماهوی به امدور موضدوعی پرونده ورود نکدرد  است و از کشحی که ناشی از چنین ورودی باشه )در مقابل کش تدادفی شایان ذکر . پرهیز کننه(   است چنین نظری با این فرن مطرح میشود دیوان عالی کشور را مرجعی برای نظارت بر اجدرای  صحیح قوانین در محاکم و ایجادکننهة وحهت رویة قضایی اصل ) 191 بدهانیم و از ( قانون اساسدی  

آن کارکردهای یک داد ا رسدیه ی کنندهة مداهوی را انتظدار نهاشدته باشدیم کده متأسدحانه چندین  رویکردی امروز در دعاوی کیحری با توجه به قانون جهیه، بر خالف کارکردهدای منطقدی دیدوان  عالی کشور، در نظام حقوقی ما در حال رسوخ است مادة ) 377 قانون آیین دادرسی کیحری جهیه(.  تا قبل از تغییر قانون نیز میتوان همین نظریه را در تحسیر مواد 573 و 573 بهکار رفت و قائل بده  آن بود که در این مواد، قانون ذار فرن را بر کش تدادفی چنین مواردی رفته اسدت و دیدوان   توانه به عالی کشور نمی طور خودخواسته و با توسل به این مواد در پی کش خطدای رأی داد دا   ماهوی از جنبههای موضوعی و مرتبط با ادلة اثبات دعوی باشه

  • آقای وکیل